تازه ترین غزل سیمین بانوی بهبهانی

 

 

 

تازه ترین غزل سیمین بانوی بهبهانی 

خواهم بود   

خواهی نباشم وخواهم بوددورازدیارنخواهم شد 

تا(گود)هست میان دارم اهل کنارنخواهم شد 

یک دشت شعروسخن دارم حال ازهوای وطن دارم 

چابک غزال غزل هستم آسان شکارنخواهم شد 

من زنده ام به سخن گفتن جوش وخروش وبرآشفتن 

ازسنگ وصخره نیندیشم سیلم مهارنخواهم شد 

گیسوبه حیله چراپوشم گردآفریدچراباشم 

من آن زنم که به نامردی سوی حصارنخواهم شد

برقم که بعددرخشیدن ازمن سکوت نمی زیبد 

غوغای رعدزپی دارم فارغ زکام نخواهم شد 

تیری که چشم مراخستست برکشتنم به خطاجستست 

برپشت زین ننهادم سر اسفندیارنخواهم شد 

گفتم ازآنچه که بادابادگراعتراض واگرفریاد 

تنهاصداست که میماندمن ماندگارنخواهم شد 

درعین پیری وبیماری دستی به یال سمندم هست 

مشتاق تاختنم گیرم دیگرسوارنخواهم شد