تازه ترین سروده ی بانواقلیماآزرم
شاعره ی افغانی تبارمقیم هلند.
ازهمین قلم:
(ازیاس تایاوه)و(طاعون)و(سیاه وسپید)
درین مدارپوچ
فصلها زیر روکش فرسودگی
فریاد میکشند
دقیقه ها دشنه ها بدست
در سایه های تیره حسرت
بر پشت هرچه رنگ دلبستگی دهد
بر صورت سپید هر عروس بکر
هجوم میبرند
بیراهه های جبر به بن بست هم
از استمرار بیهودگی نمیرسند
حلقه میشوند مثل دار
وباز با قطر کوچکتری
راه میبرند
سیر می کنند
من و پیکر پاشیده امید
دستهای از کجا
پاهای از کجا
جسد سپید پیوندزده ایرا
درین مدار پوچ
می کشیم به پشت