آخرین شعرجیمزجویس

آخرین شعرجیمزجویس

دردنیاجویس رانویسنده میشناسند،غافل ازاینکه وی باآن نثرآهنگین شاعرهم بوده شعرزیرآخرین شعرجویس است که دردنیا هنوزهم مورد بحث است این شعرزمانی سروده شده که جویس درنوسان بین اندوه وشادی پدرخودراازدست میدهدوازطرف دیگرنوه اش به دنیامی آید.

گفتنیهای رازآمیزاین شعربسیاراست واین همان چیزیست که به انگاره‌ی جویس به هنرمنداجازه میدهدسالیان بیشتری نامش باقی بماند

اینک کودک!

برگردان شعر:بانوپیرایه‌ی یغمائی

ازافق های رفته‌ی تاریک

کودکی زاده می شوداین دم

قلبم ازشادمانی واندوه

می شودپاره،می دَرَدازهم

دردل گاهواره اش آرام

کودک،آن جان زنده،خوابیده

مگرعشق ومحبت وایثار

بگشایدبه روی اودیده

درنفس های تازه وزنده

شیشه‌ی عمراوپدیدشود

اونبوده ست وآه ... اکنون هست

تازمانی که ناپدیدشود

پدری پیررفته ازدنیا

کودکی نوغنوده برجایش

ای پدرآخرین سخن این است :

شادی ام رابه من ببخش ... ببخش

نظرات 1 + ارسال نظر
مرداب دوشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:35 ب.ظ http://mordab888.blogfa.com

درود!
در شعر طاهره مصرع دوم بیت اول ((شرح دهم غم دلم نکته به نکته مو به مو))صحیح است.و بخاطر حسن انتخاب و شرح حال شاعره از شما تشکر میکنم.

استاد
ممنون از لطفت
اون قسمت رو کاملا ازوبلاگ دیگری دوست دیگری قزض گرفته ام وهمانطوربدون توجه انتشاردادم درستش میکنم
باارادت واحترام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد