بازهم مسیح اسمعیلی
http://ashghebaroon.persianblog.ir
من هیچ نیستم...جزبارقه ای ازپنجره های جهان!
اینجا بوی کوچه پس کوچه های ممنوع زمین را می دهد...بوی اتفاق هایی که رخ دادند...اتفاق هایی که خود ِمن بودند!
من یک زنم!
این،همهی گناه منست
و من لذت این گناه رابه دست بادسپردهام
آنگاه که موپریشان کرد
وچشم به آسمان دوخت
ودهان به دهان باران
سبزشد
تاکویر
از چشمان من بنوشد
بی آنکه بداند
این دل که از ما می بَرَد
به دلداده دیگری وعده عشقبازی داده است!
شرمنده می فرمایید ما را رفیق !