هرجادلم بخواهد
ادبیات اروتیک درهرزبانی وبین هرمردمی مثل دیگرژانرهای ادبی منبع قابل اعتمادی برای برسی آمال واشتیاقات مردمی است که درحصارباورهای اخلاقی معینی میزیسته اند.هنرمندان هرزمانی کوشیده اندبادرهم شکستن موانع ِاین باورهابه شرح نیمهی پنهان ماه بپردازند،به همین دلیل چنین منابعی میتوانند نشان دهنددرهردورهی تاریخی مردمان چگونه زیسته اند.شعرزیردرسال هزاروسیصدوسی وسه توسط اخوان ثالث سروده شده.حالاکه متجاوزاز پنجاه سال ازتاریخ آن میگذرداین سوال مطرح است که آیامردمان ماباچنین ادعائی ودرلوای چنان قوانینی آنچنان که مینمایند هستند؟
هرجادلم بخواهد
چون میهمان بسفرهی پرنازونعمتی
خواندی مراببستروصل خودای"پری"
هرجادلم بخواهد،من دست میبرم
دیگرمگو:"ببین به کجادست میبری؟"
بامیهمان مگوی:"بنوش این،منوش آن"
ای میزبان که پرگل ِنازست بسترت
بگذارمست ِمست بیفتم کنارتو
بگذارهرچه هست بنوشم زساغرت
هرجادلم بخواهد،آری،چنین خوشست
بایددریدهرچه شودبین ما حجاب
بایدشکست هرچه شودسدراه وصل
دیوانه بودبایدومست وخوش وخراب
گه میچرم چوآهوی مستی،به دست ولب
دردشت گیسوی توکه صاف است وبی شکن
گه میپرم چوبلبل سرگشته،بانگاه
برگردآن دونوگل پنهان به پیرهن
هرجادلم بخواهد،آری به شرم وشوق
دستم خزدبجانب پستان نرم تو
واندردلم شکفته شودصدگل ازغرور
چون بینم آن دوگونه گلگون زشرم تو
تو خنده زن چوکبک،گریزنده چون غزال
من درپِیَت چودرپی آهو پلنگ مست
وانگه ترابگیرم ودستان من روند
هرجا دلم بخواهد،آری چنین خوش است
چشمان شادگرسنه مستم دَوَدحریص
برپیکربرهنهی پرنوروصاف تو
برمَرمَرملایم جانداروگرم تو
برروی وران وگردن وپستان وناف تو
کم کم به شوق دست نوازش کشم برآن
"گلدیس"پاک وپردگی ِنازپرورت
هرجادلم بخواهد،من دست میبرم
ای میزبان که پرگل نازست بسترت
توشوخ ِپندگوی،بخشم وبنازخوش
من مست ِپند نشنو،بیرحم،بیقرار
وآنگه دگرتودانی ومن،وین شب شگفت
وین کنج ِدنج وبسترخاموش وراز دار
سلامی چو بوی خوش اَشنایی
سلام بتو عزیز و عزیزانت و درود به احساس لطیف وٰا زاده ات.
متآسفانه مدت چهار هفته در سفر بودم و بعلت نداشتن دسترسی به اینتر نت از نوشته هایت بی بهره ماندم .
چند روزی را باید به کارهای عقب افتاده می رسیدم و رفع خستگی سفر بعد از ۱۸ ساعت پرواز . اول خواستم سلامی
داشته باشم بعد هم سفری در این گنجنامه.
راستی گاهی به ایمیل خودت عکسهایی فرستادم نمی دانم رسیده یا نه!بچه ها سلام دارند به عزیزان سلام من و بچه ها را برسانید.
سلام
نازنین بانوی گرامی
تو کجا وخارا کجا تو نازنین بانوی عزیز غریب به غربت نشسته ای
ولی راست میگوئی آنهمه لطافت وبزرگواری در کنار اراده ی ژولادین شما باید از تو خارا هم ساخته باشد برایت ایمیل روانه خواهم کرد
دوستت دارم
دوستت دارم دوستت دارم