غزلی ازحافظ

(غزلی ازحافظ)

برای شیرین به خاطر همه‌ی خوبیهایش

هر که شد محرم دل درحرم یاربماند
وانکه این کارندانست درانکاربماند
اگرازپرده برون شد دل من عیب مکن
شکرایزد که نه درپردی پنداربماند
صوفیان واستندازگرومی همه رخت
دلق مابودکه درخانه‌ی خماربماند
محتسب شیخ شدوقصه‌ی خودازیادببرد
قصه‌ی ماست که درهرسربازاربماند
هرمی لعل کزآن دست بلورین ستدیم
آب
حسرت شد ودرچشم گهرباربماند
جزدل من کزازل تابه ابد عاشق رفت
جاودان کس نشنیدیم که درکاربماند
گشت بیمار که چون چشم توگرددنرگس
شیوه ی تو نشدش حاصل وبیماربماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر
یادگاری که  درین گنبد دواربماند
داشتم دلقی وصدعیب مرا میپوشید
خرقه رهن می ومطرب شدوزناربماند
برجمال تو چنان صورت چین حیران شد
که حدیثش همه جابردرودیواربماند
بتماشا گه زلفش دل حافظ روزی
شد که باز آید وجاوید گرفتاربماند

نظرات 5 + ارسال نظر
شیرین پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:20 ب.ظ

ای که بر ما از خط مشکین نقاب انداختی
لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی

تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت
حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی

گوی خوبی بردی از خوبان خلخ شاد باش
جام کیخسرو طلب کافراسیاب انداختی

هر کسی با شمع رخسارت بوجهی عشق باخت
زان میان پروانه را در اضطراب انداختی

گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما
سایه دولت بر این کنج خراب انداختی

زینهار از آب آن عارض که شیران را از آن
تشنه لب کردی و گردان را در آب انداختی

خواب بیداران ببستی وآنگه از نقش خیال
تهمتی بر شبروان خیل و خواب انداختی

پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه
وز حیا حور و پری را در حجاب انداختی

باده نوش از جام عالم بین که بر اورنگ جم
شاهد مقصود را از رخ نقاب انداختی

از فریب نرگس مخمور و لعل می پرست
حافظ خلوت نشین را در شراب انداختی

وز برای صید دل در گردنم زنجیر زلف
چون کمند خسرو مالک رقاب انداختی

داور دارا شکوه ای آنکه تاج آفتاب
از سر تعظیم بر خاک جناب انداختی

نصرت الدین شاه یحیی آنکه خصم ملک را
از دم شمشیر چون آتش در آب انداختی

نمی دانم شادیم را به خاطر همه لطف و مهربانیتان چگونه و با چه کلامی باید بیان کنم همینقدر که اشک شوق بر گونه هایم روان است و دستانم نیز برای نوشتن تشکری سزاوار یاریم نمی کنند.




ممنون وشرمنده به خاطر ترس از قطع برق

EhSaN شنبه 15 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ق.ظ

سلام
غزل زیبایی از حافظ انتخاب کردینه. این خوبی های شخصی رو می رسونه که بهش تقدیم شده
...
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
به خط و خال گدایان مده خزین ه دل
به دست شاهوشی ده که محترم دارد
نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
غلام همت سرورم که این قدم دارد
رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست
نهد به پای قدح هر که شش درم دارد
زر از بهای می اکنون چو گل دریغ مدار
که عقل کل به صدت عیب متهم دارد
ز سر غیب کس آگاه نیست٬ قصه مخوان
کدام محرم دل ره در این حرم دارد
دلم که لاف تجرد زدی کنون صد شغل
به بوی زلف تو با باد صبحدم دارد
مراد دل ز که پرسم که نیست دلداری
که جلوه نظر و شیوه کرم دارد
ز جیب خرقه حافظ چه طرف بتوان بست
که ما صمد طلبیدیم و او صنم دارد
...
شاد و سرافراز باشید

ممنون
وشرمنده به خاطر ترس از قطع برق

سهیلا یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:13 ب.ظ http://www.bamdadan.blogsky.com

همنوا با حافظ و ژانوس عزیز

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند.

سلام
شرمنده از جواب
به خاطر ترس از قطع برق
ولی اظهار ادب واحترام خدمت بانوی عزیز خیزرانی
به خاطر همه ی خوبیهایش
با ادب واحترام

مهدی سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:09 ب.ظ http://www.nasir51.blogfa.com

سلام دوست عزیزم
وب زیبایی داری
راستی با مطلب به کجا چنین شتابان ؟ وبلاگ ذکر به روز شده
منتظر نظرات ارزشمند و مفید شما هستم
حتما سری به ما بزنید
راستی دوست داشتی آدرس مرا لینک کنید و خبرم کنید

ممنون از لطفت وعذر به خاطر امکان فطع برق

خارا دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 06:13 ب.ظ

تقدیم به تو که میدانی و میدانی که میدانی
شعری ازجاودانه نام اسد عاطفی
تنها نه پا شکست، که سر تا بپا شکست
موجم ، که انتهای من از ابتدا شکست
در زندگی بگلشن امید بار ها
پژمرده گشت نهالم ،و یا شکست
همچون غروب ترد غریبان دردمند
دل در حصار بی کسیم بار ها شکست
در پنجه های سردد اجل گون احتیاج
پولاد پر توان غرور و حیا شکست
بس بیصدا شکست شکستم بزندگی
گویی سرمه در بغل تو تیا شکست
یک اشنا بزندگی من نبود و من
در حیرتم ! چگونه مرا اشنا شکست
از اوجگاه ناز هنر ، تا نیاز محض
بین از کجای زندگیم ، تا کجا شکست
هر کس شکسته است ولی عاطفی چو موج
سر تا سر حیات ز سر تا بپا شکست

سلام نازنین
باوی من
سلام ممنون به خاطر همه ی بزرگواریت وتاسف خوردم از غیبتت که امیدوارم خوش گذشته باشد
میترسم در کشور تحت اداره ی عنتری نژاد برق قطع شود
ذدوستت دارم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد