بگذرد!

بگذرد!

سیف الدین محمدفرغانی

هنگامیکه ننگ وفضیحت ناپاکان همچون آفت سن ِسبزوملخ سیاه خرمن پربرکت هستی هرطاهروطاهره وطیب وطیبه ای رابه بادمی دهدوبوی ِلاشه‌ی عفن مردارطبع لئیمان فضای پاک ومصفاوشادی بخش شهرودیاررامسموم میکند،فردخرد ورزوهنرمندزمانه صدای اعتراض بلندخویش راچون سیف الدین محمدفرغانی برفرق فرمانروایان خون ریزودورازادب مغول چنین می کوبد:

هم مرگ برجهان شما نیزبگذرد

هم رونق زمان شمانیزبگذرد

آب اجل که هست گلوگیرخاص وعام

برحلق وبردهان شمانیزبگذرد

درمملکت چوغرش شیران گذشت ورفت

این عوعوسگان شمانیزبگذرد

این نوبت ازکسان به شماناکسان رسید

نوبت زناکسان شمانیزبگذرد

چون دادعاقلان به جهان دربقانکرد

بیدادظالمان شما نیزبگذرد

بیش ازدوروزبودازآن دگرکسان

بعدازدوروزازآن شما نیزبگذرد

برجورتان زتحمل سپرکنم

تاسختی کمان شمانیزبگذرد

ای تورمه سپرده به چوپان گرگ طبع

این گرگی شبان شمانیزبگذرد

پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست

هم برپیادگان شمانیزبگذرد.

 

نظرات 5 + ارسال نظر
outlandish پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:30 ب.ظ http://outlandish-microcosm.blogsky.com

با درود بر شما دوست عزیز
از خوندن شعر واقعا لذت بردم
کاش زود تر با وبلاگ شما اشنا میشدم
سبز و موفق باشید
خرد نگهدارتان

آشنائی باشما هم موجب سرافرازی منست
به دیدارت خواهم آمد وبلاگ اصلی من خیزران است که لینکش در پشوتن موجود است خوشحال میشوم سرافراز فرمائید
با ادب واحترام

پگاه شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:00 ب.ظ

نه غمی می‌رود و نی هوسی می‌آید
عجب ای دل که هنوزت نفسی می‌آید

پگاه عزبز
من نه یکبار که صدبار به دورتو میگردم
تو سرشار از ائب وشعر وشعوری

شیرین یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:06 ق.ظ

ای ساعت بد هنگام!
چرا با هراس بی دلیل می آئی؟
هستی! پس می گذری!
زیبایی در همین است!

می ارزد که با پگاه دهنمان را شیرین کنیم
پگاه بیا واین هم شیرینی را ببین
عسل پیشش خجالت میکشد
با ادب واحترام

شیرین دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:56 ق.ظ

تو خود شکری یا عسلست آب دهانت؟

تو خودت قند ونباتی

شیرین سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:28 ق.ظ

اینجا گل نداشت تا شاخه گلی تقدیمتان کنم.

تو خودت گلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد