-
غبار برف از:«رابرت فراست»
چهارشنبه 22 دیماه سال 1389 17:40
Robert Frost - Dust of Snow The way a crow Shook down on me The dust of snow From a hemlock tree Has given my heart A change of mood And saved some part Of a day I had rued غبار برف از: «رابرت فراست» ترجمه ی پیرایه ی یغمائی بگونه ای که آن کلاغ از فراز درخت شوکرانی غبار برف را بر سرم پاش د بر دلم حالی دیگر گونه رفت و...
-
تازه ترین سروده ی بانواقلیماآزرم
سهشنبه 21 دیماه سال 1389 13:25
تازه ترین سروده ی بانواقلیماآزرم شاعره ی افغانی تبارمقیم هلند. ازهمین قلم: (ازیاس تایاوه)و(طاعون)و(سیاه وسپید) درین مدارپوچ فصلها زیر روکش فرسودگی فریاد میکشند دقیقه ها دشنه ها بدست در سایه های تیره حسرت بر پشت هرچه رنگ دلبستگی دهد بر صورت سپید هر عروس بکر هجوم میبرند بیراهه های جبر به بن بست هم از استمرار بیهودگی...
-
وطن وطن از سیاوش کسرایی
دوشنبه 20 دیماه سال 1389 19:49
چپ سیاوش کسرائی وراست مرتضی کیوان شهیدراه آزادی شعر وطن وطن از: سیاوش کسرایی وطن٬وطن نظر فکن به من که من به هر کجا٬غریب وار٬ که زیر آسمان دیگری غنوده ام همیشه با تو بوده ام همیشه با تو بوده ام اگر که حال پرسی ام تو نیک می شناسی ام من از درون قصه ها و غصه ها بر آمدم: حکایت هزار شاه با گدا حدیث عشق ناتمام آن شبان به...
-
غزلی ازهوشنگ ابتهاج
دوشنبه 20 دیماه سال 1389 11:18
ازراست به چپ: استادباستانی پاریزی/هوشنگ ابتهاج/استادشفیعی کدکنی غزلی ازهوشنگ ابتهاج ای ساقی برسان باده که غم روی نمود ای ساقی این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی حالیا نقش دل ماست در ایینه ی جام تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی دیدی آن یار که بستیم صد امید در او چون به خون دل ما دست گشود ای ساقی تیره شد آتش یزدانی ما...
-
به مناسبت ١۵ دی، سالروز زایش پریشادخت شعر آدمیزادان
یکشنبه 19 دیماه سال 1389 12:01
به مناسبت ١۵ دی، سالروز زایش پریشادخت شعر آدمیزادان علی دهقان- فروغ فرخزاد تمامِ وزنِ زنانگی در ادبیات ایران است. ادبیاتی که هرچند پیکرهای وسیع دارد، اما حتی حالا نیز مردانگی در لابهلای ابیات آن موج میزند. این را میتوان بهوضوح در ویترین شعر امروز ایران نیز به تماشا نشست. شعری که دچار نوعی فرار به حاشیههای...
-
شعری ازپروین اعتصامی
شنبه 18 دیماه سال 1389 11:05
شعری ازپروین اعتصامی پیشه اش جز تیره روزی و پریشانی نبود زن چه بود آن روزها، گر زان که زندانی نبود کس چو زن، در معبد سالوس، قربانی نبود در دبستان فضیلت، زن دبستانی نبود آشکارا بود این بیداد، پنهانی نبود در نهاد جمله گرگی بود، چوپانی نبود سرنوشت و قسمتی، جز تنگ میدانی نبود این ندانستن ز پستی و گرانجانی نبود خرمن وحاصل...
-
شعری ازکاظم مصطفوی
شنبه 18 دیماه سال 1389 10:43
شعری ازکاظم مصطفوی دراین سکوت پر درخت درخت پر از سکوت است، و با تو که ردایی نارنجی تر از غروبها پوشیده ای در عصری دور وعده دارد. اندکی اندوه بد نیست. این چاقو می شکافد گوشت را و می نشیند در استخوان انتظار. رازی را کندن بر پوست درخت ثبت لحظات شتابناک شعر است. من با تو قرار دارم و بی تو بی قرارم در این سکوت پر از درخت.
-
شعری ازاحمدشاملو
چهارشنبه 15 دیماه سال 1389 12:33
شعری از: احمدشاملوملک الشعرای شعرمدرن وطن آخزبازی عاشقان سرشکسته گذشتند، شرمسارِ ترانههای بیهنگامِ خویش. و کوچهها بیزمزمه ماند و صدای پا. سربازان شکسته گذشتند، خسته بر اسبانِ تشریح، و لَتّههای بیرنگِ غروری نگونسار بر نیزههایشان. □ تو را چه سود فخر به فلک بَر فروختن هنگامی که هر غبارِ راهِ لعنتشده نفرینَت...
-
غزلی ازحسین منزوی
سهشنبه 14 دیماه سال 1389 11:54
غزلی ازحسین منزوی شتک زدهاست به خورشید، خونِ بسیاران بر آسمان که شنیدهاست از زمین باران؟ هرآنچه هست، به جز کُند و بند، خواهدسوخت ز آتشی که گرفتهاست در گرفتاران ز شعر و زمزمه، شوری چنان نمیشنوند که رطلهای گرانتر کشند میخواران دریدهشد گلوی نیزنان عشقنواز به نیزهها که بریدندشان ز نیزاران زُبالههای بلا...
-
برف و سرما در شعر فارسی
یکشنبه 12 دیماه سال 1389 12:05
برف وسرمادرشعرفارسی میراث شعرفارسی گنجینه ای سرشارازمضامین وتصاویر طبیعت است.سخنوران بیشماری ازعهدباستان تاروزگارمابامهارتی شگرف وتنوعی چشمگیرآخرین فصل سال راوصف کرده اندکه درین مختصرتنهابه چندنمونه ازآن اشاره میشود به ویژه درسپیده دم شعرکلاسیک درمکتب خراسان که هنوزسنت شعری تناوری وجودنداشتوشاعران باپدیده هاونمودهای...
-
شعری ازسیدعلی صالحی
پنجشنبه 9 دیماه سال 1389 12:57
شعری ازسیدعلی صالحی مدرسه فمینیستی: دی ماه و بهمن ماه زمستان فروغ است تولد و مرگ وی که یکی با شروع زمستان است و دیگری در میانه راه زمستان، درست مثل زندگی او که درمیانه متوقف ماند وحسرت سرودن شعرهای بعدی را بر دل ماندگان تا به آخر به جا گذاشت..... دعای عهد کیمیا فروش یک واژه آب، یک واژه نور، یک واژه آرامش. کلمات از...
-
شعری ازنادرنادرپور
یکشنبه 5 دیماه سال 1389 15:49
شعری ازنادرنادرپور کف بین پیر باد کندوی آفتاب به پهلو فتاده بود زنبورهای نورزگردش گریخته درپشت سبزه های لگدکوب آسمان گلبرگ های سرخ شفق تازه ریخته کف بین پیرباد درآمدزراه دور پیچیده شال زردخزان را به گردنش آن روز میهمان درختان کوچه بود تابشنوند رازخودازفال روشنش درهر قدم که رفت درختی سلام گفت هرشاخه دست خویش به سویش...
-
به یاد استادعباس یمینی شریف
یکشنبه 5 دیماه سال 1389 05:08
به یاد عباس یمینی شریف شاعر کودکان و فرزندان ایران از شمار دوچشم یک تن کم ازشمار خرد هزاران بیش ما گلهای خندانیم فرزندان ایرانیم ما سرزمین خود را مانند جان می دانیم ما باید دانا باشیم هشیاروبینا باشیم ازبهرحفظ ایران باید توانا باشیم آبادباش ای ایران آزادباش ای ایران ازما فرزندان خود دلشادباش ای ایران سحرگاه روز بیست...
-
زنی را می شناسم من (سروده ای از سیمین بهبهانی)
یکشنبه 5 دیماه سال 1389 02:29
(سروده ای از سیمین بهبهانی) زنی را می شناسم من زنی را می شناسم من که شوق بال و پر دارد ولی از بس که پر شور است دو صد بیم از سفر دارد زنی را می شناسم من که در یک گوشه ی خانه میان شستن و پختن درون آشپزخانه سرود عشق می خواند نگاهش ساده و تنهاست صدایش خسته و محزون امیدش در ته فرداست زنی را می شناسم من که می گوید پشیمان...
-
شعری ازفصیح الزمان شیرازی
پنجشنبه 2 دیماه سال 1389 16:35
شعری ازفصیح الزمان شیرازی سرخم می سلامت شکنداگرسبوئی همه هست آرزویم...! همه هست آرزویم که ببینم از تو رویى چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویى؟! به کسى جمال خود را ننمودهیى و بینم همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت و گویى! غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از میانه، گویى! به ره تو بس...
-
شعری ازسهراب سپهری
پنجشنبه 2 دیماه سال 1389 15:39
شعری ازسهراب سپهری صدای پای آب اهل کاشانم روزگارم بد نیست. تکه نانی دارم ، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی. مادری دارم ، بهتر از برگ درخت. دوستانی ، بهتر از آب روان. و خدایی که در این نزدیکی است: لای این شب بوها، پای آن کاج بلند. روی آگاهی آب، روی قانون گیاه. من مسلمانم. قبله ام یک گل سرخ. جانمازم چشمه، مهرم نور....
-
دوشعری ازفاطمه حق وردیان
یکشنبه 28 آذرماه سال 1389 14:10
دوشعری ازفاطمه حق وردیان نگاه کن نگاه کن! زبانه می کشد این شعله توی پیراهن ام جانمیشود یکی یکی دکمه های لباس ام رابازمیکنم که بردرختزارهای چشمان ات آتش بیفتد! تواما باچشمهای بسته به پوست تنم دست میکشی وازانگشتان بلندت کبریت های سوخته برجای میماند... آوازهایی برای سرخپوست یاغی اتوبان نیستم از من گذر کنی تنها کوچه ای بن...
-
به زودی نبض کوچه رابگیردرویترین کتابفروشی ها
یکشنبه 28 آذرماه سال 1389 11:57
به زودی (نبض کوچه رابگیر) درویترین کتابفروشی ها نبض کوچه رابگیرکتاب شعربانومریم اسحاقی است که به زودی درویترین کتابفروشی هاخواهیددید.دروبلاگ این بانوی گرامی http://www.es-haghi.com مطالب بیشتری درمورداین نوآوری فرهنگی بخوانید اگرچه دراین مجموعه قبلاشعری ازین شاعره ی شمالی انتشاریافته ونام اوبرای دوستان پشوتن آشناست...
-
شعری ازفروغ فرخزاد
یکشنبه 28 آذرماه سال 1389 11:32
شعری ازفروغ فرخزاد بر روی ما نگاه خدا خنده می زند، بر روی ما نگاه خدا خنده می زند، هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم. زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش، پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود، بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا. نام خدا نبردن از آن به که زیر لب، بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا. ما را چه غم...
-
شعری ازشاملو
جمعه 26 آذرماه سال 1389 12:27
شعری ازشاملو شعر "با چشمها" ازدفتر "مرثیه های خاک" سروده شده بین سالهای ۱۳۴۶- ۱۳۴۲ با چشمها ز حیرتِ این صبحِ نابجای خشکیده بر دریچهی خورشیدِ چارتاق بر تارکِ سپیدهی این روزِ پابهزای، دستانِ بستهام را آزاد کردم از زنجیرهای خواب. فریاد برکشیدم: «ــ اینک چراغ معجزه مَردُم! تشخیصِ نیمشب را از فجر...
-
شعری ازمهرداداوستا
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1389 17:51
شعری ازمهرداداوستا میگویند: مهرداد اوستا در جوانی عاشق دختری شده و قرار ازدواج می گذارند. دختر جوان به دلیل رفت و آمد هایی که به دربار شاه داشته ، پس از مدتی مورد توجه شاه قرار گرفته و شاه به او پیشنهاد ازدواج می دهد. دوستان نزدیک اوستا که از این جریان باخبر می شوند، به هر نحوی که اوستا متوجه خیانت نامزدش نشود سعی می...
-
دوشعر از اطهری کرمانی
شنبه 20 آذرماه سال 1389 10:51
دوشعر از اطهری کرمانی بگذارید بگریم به پریشانی خویش بگذارید بگریم به پریشانی خویش که به جان آمدم از بی سروسامانی خویش غم بی همنفسی کشت مرا در این شهر درمیان باکه گذارم غم پنهانی خویش اندراین بحر بلا ساحل امیدی نیست تا بدان سوی کشم کشتی توفانی خویش زنده ام باز پس ازآن همه ناکامی ها به خدا کس نشناسم به گرانجانی خویش تو...
-
شعری از: از اقلیما آزرم
چهارشنبه 17 آذرماه سال 1389 15:38
شعری از: از اقلیما آزرم ازکدام سوی خواهی آمد از کدام سوی خواهی آمد آنگه که در چهارسوق رابطه های قراردادی به جرم سرکشی بدارم آویزند از کدام سوی خواهی رسید تا کفتارهای حریص چشمهای همیشه منتظرم را آنجا سفره پهن کنند که نشود نفرین بادهای ناراضی از همآغوشیی پیکر خشکیده من بگوشت برسد ازکدام سوی تا نام ببرم اگرم واپسین...
-
شعری از:ماتهیا ماتهوسکی
چهارشنبه 17 آذرماه سال 1389 15:20
شعری از:ماتهیا ماتهوسکی ترجمه :محسن عمادی تولد تراژدی وقتی ارسطو حالت حقیقی امور را تثبیت کرد و ابزارهای تبدیل وضوح به ابهام را معین نمود وقتی خنده، چاک دهان شد و کلمه، شمشیر رنج هنوز وجود داشت چرا که دست، دیرزمانی همچون دست مدل شده بود و کلمه چون کلمه تا شر را از جهان بیرون براند ولی شر در دقیقترین قوانین بود در...
-
زن در ایران:شعری ازپروین اعتصامی
شنبه 13 آذرماه سال 1389 12:11
زن در ایران: شعری ازپروین اعتصامی این شعر که در چاپهای جدید دیوان پروین اعتصامی حذف شده از دیوان پروین اعتصامی چاپ هفتم بهمن ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی (شعر شماره ۱۱۸ از صفحه ۱۵۳) نقل می شود. در آغاز این قصیده در نسخه یاد شده نوشته شده است : «در اسفند ۱۳۱۴ بمناسبت رفع حجاب گفته شده است». زن در ایران: زن در ایران، پیش از این...
-
شعری از:دکتر مصطفی بادکوبه ای
دوشنبه 8 آذرماه سال 1389 12:50
شعری از: دکتر مصطفی بادکوبه ای هنوز مهر تو هنوز مهر تو در قلب ماست ای ایران هنوز هم دل ما حق نماست ای ایران میان خون من و خاک توست پیوندی که تا به صبح قیامت بجاست ای ایران شمیم عطر شهیدان سرفراز وطن گواه صحت این مدعاست ای ایران به لطف کیش اهورایی تمدن ساز هنوز خاک وطن کیمیاست ای ایران هنوز خاک فرحزای مهر پرور تو به...
-
بررسی چند متن کهن درباره ی فردوسی بزرگ
شنبه 6 آذرماه سال 1389 12:29
بررسی چند متن کهن درباره ی فردوسی بزرگ استادپرویزرجبی نظامی عروضی و داستان بی مقدار او درباره ی فردوسی و سلطان محمود غزنوی درباره ی فردوسی بیشتر از همه ی شاعران گذشته ی ایران سخن رفته است، اما بیشتر و یا حتی همه ی پردازندگان به فردوسی حکایتی را که نظامی عروضی درباره ی فردوسی آورده است کم و بیش پایه ی حدس و گمان های...
-
وصیت نامه ی وحشی بافقی
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 11:26
وصیت نامه ی وحشی بافقی روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد مزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید واعــــــظ پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حــــافـــظ جای تلقــیـن به بالای سرم...
-
شعری از:بانو عالم تاج قائم مقامی متخلص به ( ژاله )
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 10:48
بانو عالم تاج قائم مقامی متخلص به ( ژاله ) بانو عالم تاج قائم مقامی متخلص به ( ژاله ) در سال ۱۲۶۲ خورشیدی متولد شد ، به عبارتی ۲ دهه قبل از پروین اعتصامی . با نگاهی اجمالی به تاریخ معاصر ، به راحتی میتوان فهمید هه همزیستان او در آن روزگار ، چه نگاه محدود و خفت باری نسبت به زن داشته اند . در دوران جوانی به صورت نا...
-
شعری از:همامیرافشار
سهشنبه 2 آذرماه سال 1389 12:27
شعری از:همامیرافشار دنیای کوچک من وقتی که سیم حکم کند،زر خدا شود وقتی دروغ داور هر ماجرا شود وقتی هوا-هوای تنفس،هوای زیست- سرپوش مرگ بر سر صدها صدا شود وقتی در انتظار یکی پاره استخوان هنگامه یی زجنبش دمها به پا شود وقتی که سوسمار صفت،پیش آفتاب یک رنگ،رنگها شود ورنگها شود وقتی که دامن شرف ونطفه گیر شرم رجاله خیز گردد...