غزل بگو
وصف خون ریزی ان نرگس عیاربگو!
همام تبریزی
ای صبا آنچه شنیدی ز لب یار بگو*
عاشقان محرم رازند ز اغیار بگو
هم تو داری خبر از زلف شکن درشکنش*
پیش ما قصه دلهای گرفتار بگو
شرح غارتگری زلف دلاویز بگو*
قصه غمزه آن چشم ستمگاربگو
گوش را چونکه زپیغام نصیبی دادی*
کی بودچشم مرا وعده دیداربگو
چون حکایت کنی از دوست من از غایت شوق*
با ز صد بار بگویم که دگر بار بگو
تا دگر سرو ننازد به خرامیدن خویش*
صفتی با وی از آن قامت و رفتاربگو
ای صبا بنده نوازی کن واحوال "همام"*
وقت فرصت به دربندگی یاربگو
***