بازهم بی تا

بازهم بی تا

باتو

مادرمیگوید:"تادل نسوزدچشم اشکش درنمی آید"من درکارهنراین سوزش دل واشک چشم رادرشکوه ِاولین قدم ِهرهنرمندمیبینم.تاریخ وبلاگ بیتا

سروده‌ی زیررااولین قدم اوبه سمت سرودن شعرنشان میدهد

باتوبی رنگ ترین شعرمرارنگی بود

درپی گم شدن قافیه آهنگی بود

باتو زیبایی هرچیز دوچندان میشد

دل تنهایی من باتوچه خندان میشد

باتوباجام ِتهی مست شدن آسان بود

جسم ِبیمار ِمرایک نگهت درمان بود