نصرت رحمانی ونیچه

نصرت رحمانی ونیچه

نصرت رحمانی درسروده‌ی "شمشیرمعشوقه‌ی قلم"نیچه رااینگونه توصیف میکند:

....

نیچه یادش به خیرباد

باشعرفلسفه میبافت

مثل کسی که بخواهدباسایه آفتاب بسازد

درگردبادتاخت،می تاخت،می گداخت

سرانجام باآفتاب سایه ساخت

دراین که او

شاعرترین فلاسفه‌ی دنیاست حرفی نیست

شاعرترین فلاسفه چیزیست مثل آزادترین زندان

وآزادترین زندان چیزیست مثل من درچاله‌ی زمان

نیچه اندیشه های گران راچنان جواهررنگارنگ

ترصیع داده دورنگینی نشانده است

که مبهوت میکند

اوشاعرمتفلسف رابه مرزجنون عشق کشاندست

.....

نیچه قطعه‌ی زیررا درکتاب"اینک میان دوهیچ"سروده

بامن بیا،باخودبیا!

شیوه‌وگفتارم به خودت میکشدت

تقلیدم میکنی،

ازپی ام می آئی؟

تنهارو،راست

ازپی خودرو

اگرچنین پیروی ام کنی

باشد!باشد!