ای که ز دیده غایبی در دل ما نشسته‌ای

Your image is loading...



ای که ز دیده غایبی در دل ما نشسته‌ای

 

غزلی ازسعدی

 

ای که ز دیده غایبی


در دل ما نشسته‌ای

 

حسن تو جلوه می‌کند


وین همه پرده بسته‌ای

 

خاطر عام برده‌ای


خون خواص خورده‌ای

 

ما همه صید کرده‌ای


خود ز کمند جسته‌ای

 

از دگری چه حاصلم


تا ز تو مهر بگسلم

 

هم تو که خسته‌ای دلم


مرهم ریش خسته‌ای

 

گر به جراحت و الم


دل بشکستیم چه غم

 

می‌شنوم که دم به دم


پیش دل شکسته‌ای


http://www.golha.co.uk/fa/programme/1117/-/205/-#.UrVVAPQW05M