فرزندان ایرانیم 

ما سرزمین خود را
مانند جان می دانیم 

ما باید دانا باشیم
هشیاروبینا باشیم 

ازبهرحفظ ایران
باید توانا باشیم 

آبادباش ای ایران
آزادباش ای ایران 

ازما فرزندان خود
دلشادباش ای ایران 

 

سحرگاه روز بیست وهشتم آذرماه ۱۳۶۸هجدهم دسامبر ۱۹۸،عباس یمینی شریف، شاعرونویسنده کودکان ایران،دیده ازجهان فرو بست.بادرگذشت او ادبیات کودکان یکی ازبرجسته ترین خادمان خودراازدست داد.اوازنادر پیشگامان ادبیات تاریخ معاصرکودکان بودکه هنوزتاچند روزپیش ازمرگ خود عاشقانه به غنای این تاریخ می افزود؛ ونیزاواز نادر کسانی است که با تاریخ حرفه خود عجین می شوند،با آن و به خاطر آن زندگی می کنند

 

من نغمه سرای کودکانم 


شادست زمهرشان روانم

عباس یمینی شریفم 


گیریدزکودکان نشانم


شعر آخرین - آذر ۱۳۶۸ 

 

 

احسان یارشاطر : 

 

عالم کودکان عالم دیگری است .منطق بزرگهاهنوزآن رامهارنکرده است ودرآن آزادیهایی هست که ماآنها راازدست داده ایم .افراد نادری می توانند به آن عالم برگردندوبا کودکان دمسازشوندوبه زبان خودشان برای آنها شعربگویندوقصه بنویسند.یمینی شریف سرآمدآنهاست

  

 

ثمینه باغچه بان 

یمینی شریف درطول عمرش همواره به یاد ودرخدمت کودکان سرزمین مابود. باسرودن شعر،چاپ مجله وکتاب وهمچنین نوشتن کتاب اول دبستان نقش فعال ومؤثری درزندگی فرهنگی عموم کودکان ایرانی داشت  
 
کتاب 
من یار مهربانم
دانا و خوش زبانم
گویم سخن فراوان
با آن که بی زبانم
پندت دهم فراوان
من یار پند دانم
من دوستی هنرمند
با سود و بی زیانم
از من مباش غافل
من یار مهربانم 
 
به یاد استادعباس یمینی شریف

 Your image is loading...

 

به یاد عباس یمینی شریف

شاعر کودکان و فرزندان ایران  

 

از شمار دوچشم یک تن کم  

ازشمار خرد هزاران بیش

   

Your image is loading...

   

ما گلهای خندانیم

"درخت"  
"به دست خوددرختی می نشانم
به پایش جوی آبی می کشانم
کمی تخم چمن بر روی خاکش
برای یادگاری می فشانم
درختم کم کم آرد برگ و باری
بسازدبرسرخود شاخساری
چمن روید درآنجا سبزوخرم
شودزیردرختم سبزه زاری
به تابستان که گرمارونماید
درختم چترخودرامی گشاید
خنک میسازدآنجا رازسایه
دل هررهگذررامی رباید

به پایش خسته ای بی حال و بی تاب
میان روز گرمی می رود خواب

شود بیدار و گوید ای که اینجا
رختی کاشتی،روح تو شاداب