به مناسبت درگذشت بزرگ مردعرصه تاریخ وادب
استاد باستانی پاریزی
ایکاش همچنانکه صدها سال پیش رودکی دررثای
شهیدبلخی چگامه ی زیرراسرودامروز مردی
همسنگ رودکی درمرگ استاد
چنین شعری میسرود
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
چگامه ی رودکی دررثای شهید بلخی
کاروان شهید رفت از پیش
وآن ما رفته گیر و میاندیش
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
توشهٔ جان خویش ازو بربای
پیش کایدت مرگ پای آگیش
آن چه با رنج یافتیش و به ذل
تو به آسانی از گزافه مدیش
خویش بیگانه گردد از پی سود
خواهی آن روز؟ مزد کمتر دیش
گرگ را کی رسد ملامت شاة
باز را کی رسد نهیب شخیش
خوشا عاشقی خاصه فصل جوانی
فرخی سیستانی
خوشا عاشقی خاصه فصل جوانی
خوشابا پریچهرگان زندگانی
خوشابارفیقان یکدل نشستن
بهم نوش کردن می ارغوانی
بوقت جوانی بکن عیش_زیرا
که هنگام پیری بود ناتوانی
جوانی وازعشق پرهیزکردن
چه باشد؟ندانی به جزجان گرانی
جوانی که پیوسته عاشق نباشد
دریغ است ازو روزگارجوانی
درشادمانی بود عشق خوبان
ببایدگشادن درشادمانی
http://www.golha.co.uk/fa/programme/438/-/82/-#.UylWT_mSw5M
سلسله مو
پیش آن سلسله مو مشت ما واشده بود
وسط این همه کوه تیشه رسواشده بود
بازغوغاشده بود
بازغوغاشده بود
بهترین لحظه ی عشق باتو پیداشده بود
همه برساحل عشق تشنه میرقصیدند
روح مرموز عطش مثه دریا شده بود
بازغوغاشده بود
بازغوغاشده بود
بازغوغاشده بود
بهترین لحظه ی عشق باتو پیداشده بود
گرچه ای دف زن مست شیشه ی باده شکست
یک بغل مستی ونورقسمت ماشده بود
بازغوغاشده بود
بازغوغاشده بود
بازغوغاشده بود
بهترین لحظه ی عشق باتو پیداشده بود
دیدم اهریمن شب درشب کشتن خویش
آنقدرمی زده بودتااهوراشده بود
رفته بودم به برش پیرهن پاره کنم
یوسف ازفرط جنون مست لیلا شده بود
چنگ برخاک زدم تابه چنگش بکشم
دیدم ازروزن خاک محو بالا شده بود
گرچه ای دف زن مست شیشه ی باده شکست
یک بغل مستی ونور قسمت ما شده بو.د
بازغوغا شده بود
بازغوغاشده بود
بازغوغاشده بود
بهترین لحظه ی عشق باتو پیداشده بود
بازغوغا شده بود
بازغوغا شده بود
بازغوغاشده بود
بهترین لحظه ی عشق باتو پیداشده بود
.....
http://www.javanemrooz.com/music/player.aspx?ID=1653
مه روی تو، شب موی تو، گل بوی تو دارد
گلچین معانی
مه روی تو، شب موی تو، گل بوی تو دارد
گلزار جهان خرمی از روی تو دارد
گردون که سرا پای وجودش همه چشم است
پیوسته نظر در خم ابروی تو دارد
مهتاب شب افروز که از هاله کند زلف
خود سایه ای از خرمن گیسوی تو دارد
نرگس که نظر باز بود در صف گل ها
تا چشم تو را دیده نظر سوی تو دارد
با نکهت زلف تو نسیم سحری را
هر جا نگرم سر به تکاپوی تو دارد
تا ساقی این بزم تویی، باده ی گلرنگ
این گرمی و لطف از اثر خوی تو دارد
گلچین که به شیرین سخنی شهره ی شهر است
لطف سخن از لعل سخنگوی تو دارد
http://www.golha.co.uk/fa/programme/460/-/184/-#.UycGU_mSw5M
بیا خیال کنیم
ژاله اصفهانی
بیا خیال کنیم
که سالهای جدایی در این میانه نبود.
که عمر ما، همه در رنج انتظار نرفت.
که آن درخت که با خون دل بپروردیم،
زشعله های شبیخون آزرخش، شکست.
شکست
تلخترین واڑه،
ناگوارترین!
هنوز در دل ما شور و زور در بازوست.
بیا درخت بکاریم، باز روی زمین
بدون آنکه بگوییم،
کی شکوفه دهد.
و میوه ای که به بار آورد،
که خواهد جید.
بهار تازه نفس ،خرم و دل افروز است.
بیا خیال کنیم
تولد من و تو ،صبحگاه امروز است.
http://www.golha.co.uk/fa/programme/464/-/143/-#.UyVnqfmSw5M
امروزامیردرمیخانه توئی تو
حبیب خراسانی
امروز امیر در میخانه تویی تو
فریادرس ناله ی مستانه تویی تو
مرغ دل ما را که به کس رام نگردد
آرام تویی ، دام تویی، دانه تویی تو
آن ورد که زاهد به همه شام و سحر گه
بشمارد با سبحه ی صد دانه تویی تو
آن باده که شاهد به خرابات
مغان نیز
پیموده به جام و خم میخانه تویی تو
در کعبه و بتخانه بگشتیم بسی ما
دیدیم که در کعبه و بتخانه تویی تو
بسیار بگوییم و چو بسیار بگفتیم
کس نیست به غیر از تو در این خانه تویی تو
یک همت مردانه درین کاخ ندیدیم
آن را که بود همت مردانه تویی تو
http://www.golha.co.uk/fa/programme/565/-/47/-#.UxgkNvmSw5M
دل مست دیده مست
اوحدی مراغه ای
دل مست دیده مست وتن بی قرارمست
جان زبون چه چاره کندبا سه چارمست
ماراتو پنج بار به مسجدچه میبری
اکنون که میشوی به روزی سه بارمست
ای اوحدی گرت هوس جنگ وفتنه نیست
مارابه کوی لاله رخان درنیارمست
***
بفرسودبیا
ای سفرکرده _دلم بی تو بفرسود_بیا
غمت ازخاک درت _بیشترم سود_بیا
مایه ی راحت وآسایش دل بود_رُخت
تابرفتی تو_دلم ،هیچ نیا سود_بیا
http://www.golha.co.uk/fa/programme/773/-/185/#.Uw85dPmSw5O