چونی بی من (مولانا)

Your image is loading...


چونی بی من


یک رباعی از مولانا


باآواز خوش همایون شجزیان

ای همدم روزگار چونی بی من؟

ای مونس و غمگسار چونی بی من؟

من با رخ چون خزان خرابم بی تو

تو با رخ چون بهار چونی بی من؟


http://www.iransong.com/g.htm?id=88172


ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار


 چونی بی من ؟


من با رخ چون خزان زردم بی تو، تو با رخ چون بهار


 چونی بی من؟


ای زندگی تن و توانم همه تو،


جانی و دلی ای دل و جانم همه تو 


تو هستی من شدی از آنی همه من ،


من نیست شدم در تو از آنم همه تو


ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار


 چونی بی من ؟


من با رخ چون خزان زردم بی تو، تو با رخ چون بهار


 چونی بی من؟


عشقت به دلم درآمد و شاد برفت،


باز آمدو رخت خویش بنهاد برفت


گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین ،


بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت


ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار


 چونی بی من ؟


من با رخ چون خزان زردم بی تو، تو با رخ چون بهار


 چونی بی من؟


ای در دل من میل و تمنا همه تو ،


 وندر سر من مایه سودا همه تو


هرچند به روزگار در مینگرم ،


امروز همه تویی امروز همه تویی و فردا همه تو...


ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار


چونی بی من ؟


من با رخ چون خزان زردم بی تو، تو با رخ چون بهار


چونی بی من؟


http://www.iransong.com/g.htm?id=88172

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد