Your image is loading...




دل من


معینی کرمانشاهی


افسرده ی از یار جدائیست دل من


سرگشته ی افتاده زپائیست دل من

کم دانه بریزید، که در گلشن گیتی


دل کنده زهر برگ ونوائیست دل من

مرده است دلم، قاتل او را بشناسید


خود کشته ی بر دست حنائیست دل من

از رهگذرم دور شوید و بگریزید


دیوانه ی از بند رهائیست دل من

در محفل من، گوش دل وجان بگشائید


افسونگر افسانه سرائیست دل من

با درد کشان سرکشی ای چرخ نزیبد


بر بام تو، آزاده همائیست دل من

تسلیم نصیب است و زبان بسته تقدیر


حسرت کش بی چون و چرائیست، دل من

بشکسته دلی را چو من از خویش مرانید


آئینه ی معشوق نمائیست دل من

عمریست دلم ساخته با هرچه بلا هست


تا عشق بداند، چه بلائیست دل من


 http://www.golha.co.uk/fa/programme/1251/-/7/#.Uuj2dhDLbcs

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد